
مسلماً شما هم وقتی بچه ها به حرف تون گوش نمیدن و کار هایی انجام میدن که شما دوست ندارید ، یا تو اغلب مسائل با شما هم عقیده نیستن باعث نا امیدی شما میشه .بهتره بدونید که نوجوون ها تو این سنی که قرار دارند به اقتضای شرایط ، اغلب تحت تاثیر تغییرات ذهنی و جسمی هستن و این حالتشون باعث میشه ک تصمیمات احساسی بگیرن که شاید با عقل و منطقم جور در نیاد ! این باعث میشه کمی مشکل به نظر بیاد که شما و نوجوونتون تو کار ها و مسائل باهم ، هم عقیده باشین . گاهی اوقات ممکنه شما احساس کنید که لازمه به بچه هاتون نظم و انضباط رو یاد بدید و به نوعی تو نوجوونیشون تربیتشون کنید . تو این مقاله چند روش وجود داره که می تونید با انجام دادن اون اقدامات مطمئن شین که راه موثری برای تربیت فرزندتون انتخاب کردین .
روش اول – خوبه که ارتباط موثر و قوی با فرزندتون داشته باشین .
۱-اول از همه باید بدونید که از فرزندتون چی میخوایید و این خواستتون رو با نوجوونتون در میون بذارید و واضح براش توضیح بدید .
به نظر خیلی ها کلید طلایی برای برقراری ارتباط موثر با فرزندتون اینه که باهاش به خوبی ارتباط برقرار کنین ( و لازمش اینه که این ارتباط تو زمان و مکان مناسبی باشه ) . شما باید بتونید که به راحتی با بقیه در باره ی احساسی که دارید ، حرف بزنید و خواسته ای که دارین رو به راحتی به بقیه بگین در این صورتِ که می شه گفت شما تواناییی این رو دارین که ارتباط موثری رو با بقیه داشته باشین . اگه بتونید با فرزند نوجوونتون ارتباط موثری داشته باشین و به راحتی باهاش حرف بزنید ممکن هست که ببینین ، نیاز نیست خیلی هم تو تربیت و نظم دهی به فرزندتون سخت گیری بکنین . یک جزء مهم از ارتباط خوب این است که شما انتظاراتی که از فرزند خودتون دارین رو به طور واضح براش توضیح بدین .
-بهتره اجازه بدین که نوجوونتون بدونه که شما دقیقا چه خواسته و انتظاری از اون دارین . برای مثال ممکنه شما ببینین که فرزندتون نمره هاش تو بعضی درس ها کم شده و اینجوری تصمیم بگیرین که تو تکالیف درسیش بهش کمک کنید و تا بتونه تو مدرسه موفق بشه .اما اول باید قبل کمک کردن به فرزندتون ، بهش بگید که از نظر شما چه نمره ای قابل قبول است ، شاید از نظر فرزندتون نمره ی ۱۸ آنچنان بدم نیست ، حتی تو بعضی درس ها یعنی عالی اما شما نظر دیگه ای شاید داشته باشین . پس باهاش حرف بزنین و براش توضیح بدین که نظر شما چیه . شاید شما می خوایین به نوجوونتون کمک کنین که همه ی نمره های ۱۸ بشه ۲۰ …
-پس بهتره اول به نوجوونتون بگید که از اون چ انتظاری دارین و می خوایین بهش کمک کنین تا به اونا برسه و موفق بشه . مثلا اگه انتظاری که از فرزندتون دارین اینه که مثلا توی درسی ۲۰ بگیره اول براش توضیح بدید علت چیه بعد با هم برای رسیدن بهش برنامه ریزی کنید مثلا می تونید بگید که برای رسیدن به این خواستش اگه هر هفته ۴ ساعت بیشتر درس بخونه می تونه نمره ۲۰ بگیره و بین همه به عنوان یه دانش آموز زرنگ و باهوش معرفی بشه . یا اگه می بینید که فرزندتون نمی تونه واقعا ۴ ساعت بیشتر درس بخونه یا وقت نمی کنه می تونید از اون بخوایید که تا الان هر تکالیفی که داشته و انجام داده و دوباره انجام بده یا مرورشون بکنه اینجوری نکات مهم تمرینات تو ذهنشون می مونه .
-شما می تونید انتظارات غیر ملموسی از فرزندتان داشته باشید و باهاش در میون بذارید . مثلا انتظار داشته باشین که فرزندتون اگه مشکل نگرشی و افکاری و یا اخلاقی داره رو درست کنه و حل کنه . مثل قبلیا اول انتظاری که از فرزندتون دارید رو به طور واضح براش توضیح بدید و بهش بگید که : ” انتظار دارم ازت تو این سنی که هستی بتونی با دوستات و خونواده ی خودت با احترام حرف بزنی . “
-سعی کنین هر انتظاری که از اون ها دارین رو بنویسین . این کار باعث میشه بتونین از کلمات و جمله های مناسبی استفاده کنین که هم قوی تر هست و هم تاثیر بیشتری داره ، هم باعث میشه که احترام بچتون حفظ بشه و احتمال قبول کردنش از طرف فرزندتون بیشتر بشه .
۲-در مورد چیز هایی که تو ذهنتون هست می تونین از فرزندتون سوال کنین .
مثل نوجوونا ، بچه های کم سن شما هم بیشتر روزشون رو با بچه ها بیرون بازی می کنن یا میرن مدرسه و اینجوری بیشتر وقتشون رو از شما و خونه دور هستند و شما نمی دونید که بچتون چی کار می کنه . حتی روز هایی که فرزندتون میره مدرسه هم زیاده و ساعت های زیادی رو تو مدرسه می گذرونه و از اونجایی که تو این سن بچه ها خیلی فعال هستند دوست دارن که با بچه ها برن بیرون و بازی کنن . اول این که برای این که بتونید با نوجونتون ارتباط موثر و قویی داشته باشین باید وقت بذارید و با فرزنداتون حرف بزنید و ببینید که اونا تو زندگی خودشون چه برنامه ای دارن و می خوان چیکار کنن و چه کار جدی ای رو دنبال خواهند کرد( کلا هدفشون چیه ؟ ) مسلماً لازمه ی این دونستن و حرف زدن اینه که از فرزندتون سوال بپرسید .
-سوالاتی از آنها بپرسین که نیاز به توضیح داشته باشه و به قولی بعله و خیری نباشه ، اگه اینجور سوالایی بپرسید پاسخ توصیفی بیشتری از فرزندتون می شنوید . مثلا به جا اینکه بپرسین ” تکالیف مدرسه تو انجام دادی ؟ ” سعی کنین جور دیگری سوال کنین مثلا ” امروز تو کلاس ریاضی چی کار کردی؟ رفتی پای تخته ؟ درس آسون بود ؟ به نظرت الان هم می تونی همه ی تکالیفتو به راحتی انجام بدی ؟ اصلا موضوع درس درباره ی چی بود؟ “
-یک زمانی رو مشخص کنین و از دختر و پسرتون در مورد مسائلی که وجود داره ، بپرسین . البته این کار رو می تونید گاه به گاه انجام بدید فقط مطمعن باشین که سوال بپرسین تا بدونید که مسائل از دید اون ها چجوری هست و شما می تونید بگیید ” نظرت در مورد بازی بزرگ فوتبالت تو آینده چیه ؟ چه احساسی داری ؟ “
۳-به حرف های فرزندتون به طور فعال گوش بدید .
ارتباط موثر یک راه عالی برای تقویت روابط خود با نوجوونتون هست . فقط سوال پرسیدن مهم و کافی نیست . شما باید به حرف هایی که اون ها می زنن به طور فعال گوش بدید . کار های زیادی وجود داره که شما می تونید انجام بدید تا یک گوش دهنده ی خوبی بشین .
-هنگامی که نوجوون شما حرف می زنه ، سعی کنین اون حرف هایی رو که نوجوونتون باهاتون زده رو دوباره بازگو بکنین اینجوری اون متوجه می شه که به حرفاش دارین گوش می دید . برای مثال شما می تونید به اون بگید که : ” من الان شنیدم که تو گفتی ، ناراحتی که مثل دوستات آزاد نیستی و منع رفت و آمد داری ! ” این نه تنها نشون دهنده ی اینه که شما به حرف زدن با اون علاقه مند هستین بلکه باعث روشن تر شدن مشکل می شه و خیلی از اوقات به حل مسئله کمک می کنه .
-به ناجوونتون باز خوردهایی که در قبال کار ها باید انجام بده رو بگین . وقتی شما با نوجوونتون حرف میزنین ، خوب هست که به او احساسی که درباره ی این موضوع دارین رو بگید شما می تونید این رو بگید که مثلا : ” من مخالف کاری که می خوای بکنی نیستم اما باید درباره ی مسائل و مشکلاتی که شاید اتفاق بیفته با هم حرف بزنیم و وظایف جدیدت در قبال این مسائل مشخص بشه “
-برای فرزندتون ارزش قایل بشید . اجازه بدید که درباره ی احساستون آگاه بشن . خاص باشین . چیزی شبیه این رو بگید : ” من می دونم که الان ناراحتی ، درکت می کنم چون پدرت رو از دست دادی و این کاملا طبیعی هست “
۴-زمان مناسبی رو انتخاب کنین .
یه ارتباط خوب با نوجوونتون ممکن هست به دعوا ختم بشه چون ممکنه که زمان خوبی برای صحبت کردن انتخاب نکرده باشین و فرزندتون به اصطلاح تو مودش نباشه . اگر باید با آنها درباره ی مسئله مهمی حرف بزنین ، سعی کنین زمان مناسبی رو برای اون در نظر بگیرید . مثلا موقعی که فرزندتون خوابش می یاد یا تازه از مدرسه اومده ، مسلماً زمان مناسبی برای حرف زدن با اون نیست ،درک کنین لطفاً J
-سعی کنید موقعی که با هم ، کاری را انجام می دین رو برای صحبت کردن تون انتخاب کنین . مثلا به نظر من موقعی که با دخترتون دارین یه شام خوشمزه درست می کنین ، زمان مناسبیه که با هاش در مورد مسئله مورد نظرتون حرف بزنین .
-اگه به نظرتون نوجوونتون دوست نداره فعلا حرفی بزنه ، زمان دیگه ای رو انتخاب کنین . شما می خوایین یه صحبت سازنده داشته باشین ، نه این که بخوایین با شما دعوا کنه یا تو شرایطی قرار بگیره که بخواد با شما دعوا کنه .
دوم – بهترین روش رو برای تربیت و نظم دهی بهشون انتخاب کنید .
۱-مسئولیتی را که به اون ها محول کرده اید رو بیشتر کنین .
بعضی اوقات متوجه میشین که دیگه نمی تونین فقط با حرف زدن نوجوونتون رو تربیت کنین و باید دست به کار بشین . راه های مختلفی وجود داره که می تونه به شما کمک بکنه و شما باید ببینید کدوم راه برای خونواده ی شما بهترین راه هست و همون رو انتخاب کنید . یک راه پیشنهادی برای تربیت و نظم دهی به فرزندتون اینه که بهش مناسب سنی که داره مسئولیت بدین و بهش بگید که عواقب کار نکردنش با خودشه و هر اتفاقی که افتاد خودش پاسخگو هست .
*اگر شما خواسته و انتظاری که از اون دارین رو به روشنی براش بگین ، فرزندتون دیگه خودش میدونه چیکار باید بکنه که مورد تایید شما واقع بشه . اگه فرزندتون تا الان بی مسئولیت بار اومده الان دیگر وقتش رسیده که برای خودش مسئولیتی رو قبول کنه . مثلا اگه اون یه شخصی هست که به دیگران بی احترامی می کنه باید الان مسئول گفته هاش بشه .
-شما می تونین سعی کنین که به اون بگین : ” من به تو توضیح دادم که ناسزا گفتن به برادر کوچیکت خوب نیست و کار زشتیه . و تو می دونی که باید جریمه بشی . پس تا ۳ روز گوشیت پیش من میمونه ! “
-با تمرکز کردن بر روی کار های فرزندتون و دونستن این که شما قبلا برای اون همه چیز رو روشن کرده این و اون باید مسئول کار خودش باشه .
۲-سعی کنین تنبیهش نکنین .
بین تربیت کردن و تنبیه کردن فرزندتون تفاوت خیلی زیادی وجود دارد . واژه ی تنبیه یک تاثیر منفی بر روی نوجوونتون می گذاره ، در حالی که تربیت کردن می تونه سازنده باشه . برای مثال تربیت کردن و نظم دادن راهی برای کمک به یه شخصی هست که یه قانونی رو شکسته در حالیکه تنبیه کردن بیشتر شبیه عمل قصاص هست . توضیح اینکه با تربیت و نظم دهی به نوجوان شما ، شما در حال آموزش دادن به اون هستین این که ، این کار شما برای اون سود و منفعت داره و اگه اون از قوانین موجود پیروی نکنه عواقبی برای اون خواهد داشت . شما می تونین این رو هم اضافه کنین که این راهی هست که همه تو جهان از اون پیروی می کنن بنابراین شما در حال دادن آموزش خوب به فرزند نوجوانتون هستین .
-در هر زمان و در هر مکانی شما می تونید برای نوجوونتون محدودیت هایی رو مشخص کنین و بدون این که این کارتون برای اون تاثیر منفی داشته باشه و به اصطلاح این کارتون موج منفی براش داشته باشد با جنبه ی آموزشی که این کار داره به راحتی می تونید با فرزندتون اوقات خوبی راسپری کنین بدون اینکه اون رو مجازات کنین .
-برای مثال ، برای اون ها ضرب الاجل تعیین نکنین (به زبون خودمون اولتیماتوم ندید لطفا ) . بسیاری از نوجوون ها اولتیماتوم رو به چشم یک چالش و دعوا می بینن که راهیه که به تنبیه اونا ختم می شه پس سعی کنید که به اونا چیزی شبیه این رو نگید : ” یا نمره ی بهتری می گیری یا اینکه . . . ! “
-رفتار مبهمی در باره ی تنبیه شون نداشته باشین . به جای آن خوبه به فرزند نوجوون خودتون بگید اگر کار خلافی انجام داد ، محدودیت هایی برای اون ایجاد میشه ( که قبلا با هم در مورد این محدودیت ها به توافق رسیدین )
-انعطاف پذیر باشین . مثلا شاید شما قبلا به پسرتون یا دخترتون گفتین ، اگر نمره ی کمی در درس هایشان بگیرن نباید تا ۲ هفته با دوستانشون ارتباطی در خارج از خانه داشته باشند . اگر در طی این ۲ هفته چندین نمره ی خوب گرفتن ، می تونید محدودیتشون رو کمتر کنین و زود تر از ۲ هفته به اونا اجازه بدید که برن با دوستاشون بیرون. با این کارتون به اونا نشون می دید که به خاطر کار و نمره هایی که اونا گرفتن ازشون متشکرید . اینجوری تربیت کردن جواب می ده واقعا J
-بهتره سخت گیر باشید اما به فرزندتون هم احترام بذارید . نوجوون شما یک بزرگسال کم سن و ساله ، بنابراین با آنها مثل بچه های کوچک رفتار نکنین اونا الان دیگه بزرگ شدن و نیاز دارن که شما هم به چشم یه آدم بزرگ به اونا نگاه کنین و رفتار کنین . سعی کنین با اون ها خوب حرف بزنین نه اینکه اون ها را مسخره کنین یا بهشون طعنه بزنین .
۳-مرز هایی رو براشون تعیین کنین .
برای کار ها مرز تعیین کنید و اجازه بدید که نوجوون شما از این مرز ها آگاه باشه و بدونه که در خانه ی شما چی کاری مورد قبول هست و چی کاری مورد قبول نیست . این تعیین مرز ، عملی بسیار مهم و ضروری هست چون به اون ها اجازه میده که واقعا بدونند چه کاری مورد قبول هست و یا اجازه ندارن چه کاری رو انجام بدند . مثلا اگه شما اجازه نمی دید که فرزندتون الکل بخوره پس براش به روشنی توضیح بدید که این یه کارِ ممنوعه تو خونه ی شماست و اجازه نداره که این کارو بکنه اگه انجام داد ، مسئولیتو عواقبش پای خودشه .
-شما می توانید مرز های ارتباطات و زندگی اجتماعی نوجوونتون رو مشخص کنین . مثلا به اون بگید که تا یک ساعت مشخصی می تونه بیرون از منزل باشه ، مثلا اگر باید قبل از شب در خانه باشند برای او به روشنی توضیح بدید هم دلیلش رو و هم ساعتش رو مشخص کنین .
-به آنها بگویید که هر فعالتی که در اینترنت به صورت آنلاین انجام می دهند رو چک می کنید ، البته نوجوونا هم دوست دارن که مقداری فضای خصوصی و شخصی تو خونه داشته باشن ، پس با اون ها در این باره صحبت کنی و به اون ها بگید که برای این اون ها رو چک می کنین تا مطمعن بشین که اون ها در اینتر نت در امنیت کامل هستند .
-اگر شما اجازه دادین که نوجوانتون با جنس مخالف ارتباط داشته باشه باید بدونید که باید برای اون چهار چوب خاص و مرز هایی برای این ارتباطش تعیین کنین . برای مثال ، برای فرزندتون توضیح بدید که دوستش رو نمی تونه تو خونه به تنهایی ملاقات کند و حتما باید یکی از والدینش باشه و تحت نظارت اون ها باشه این ارتباط تا به کسی لطمه نزنه . مستقیما به فرزندتان نگید که با دوست هاش مخالف هستین چون که فرزندتون فکر می کنه به اون به چشم یک آدم خلافکار و دمدمی مزاج نگاه می کنین . برای مثال ” برداشت اول همه ی چیز ها رو مشخص نمی کنه ” ، اما اگه دیدید دوست فرزندتون از کلمات مناسبی استفاده نمی کنه یا حالت زشتی به خود می گیره ، می تونید در این باره با فرزندتون حرف بزنید و نظر خودتون رو بهش بگید .
-بهتر است با نوجوانتون حرف بزنید و بهش بگید که همه ی کار هایی رو که انجام می دید برای امنیت خودش هست و شما دارید به اون یاد می دید که در این گونه مسائل چی کاری انجام بدن که براشون بهتر باشه .
۴-به فرزندتون آگاهی و وکالت بدید .
گاهی اوقات اینجوری به نظر می رسه که خواسته ی فرزندتون و کارهایش بر خلاف خواسته و قوانین هست . به یاد داشته باشین که الان فرزندتون در شرایط سنی ای قرار داره که خواهان آزادی هست و دوست داره که مستقلانه کار بکنه و رفتار بکنه . به نوجوانتون این اجازه را بدید که در تعیین این مرز ها با شما همکاری بکنه و نظراتش رو بده و این گونه به یک مرزی برسید که هر دو نفری شما با اون موافق هستین .
-نوجوان شما می تونه باعث بشه ک مرز های قابل قبولی براش درست کنین که بتونین با اون راحت ارتباط برقرار کنین . مثلا اگه نمره های قابل قبولی کسب کرده باشه می تونه بره ماشین سواری و . . . کلا براش یه امتیاز ویژه هم حساب کنین اگه انتظارات شما رو برآورده بکنه .
-از تبادل نظر کردن با فرزندتون واهمه نداشته باشین ، اگه شما به نظراتی که اون ها درباره ی موضوعی که مورد بحث هست می دهند ، گوش کنید و به اون احترام بذارید ، اون ها نیز در مقابل به حرف های شما گوش می کنن .
آیا نوجوانتون به شما یه نتیجه ای را نشان می دن ؟ ؟ اگر اون ها یه شب دیر به خونه برگردند از خودشون نظرشون رو راجع به کاری که باید در مقابل این بی نظمی انجام بدند ، بپرسید .
-عموما وقتی با اون ها در باره ی این گونه مسائل حرف می زند اون ها بیشتر احساس مسئولیت می کنن این گونه می تونید با نوجوانتون مثل آدم بالغ رفتار کنین ، باعث می شه احساس وظیفه می کنن .
روش سوم – نوجوانتان را درک کنید .
۱-همیشه شرایط رو در نظر بگیرین .
ممکن هست به نظرتون مدیریت کردن کارهای نوجوونتون به قدری سخت باشه که از عهده ی شما بر نیاد ، اما این رو در نظر بگیرید که اونا با چیزای زیادی سروکار دارن . هورمون ها و بدنشون در حال تغییر و تحول هست و ممکن هست باعث بشه رویِ احساساتشون تاثیر زیادی بذاره و همچنین باعث نوسانات اخلاقی اون ها بشه . اون ها هم دارن تلاش می کنن تا به یک انسان کامل تر تبدیل بشن و دیدگاهشون نسبت به زندگی رو گسترش بدن و ممکن هست در این بین تحت فشار هم سن و سالان و دوستان مدرسه ای خودشون هم قرار بگیرن . زمانی که شما فرزندتون را تربیت می کنید باید این گونه موقعیت ها رو هم در نظر بگیرید و بدونید که فرزند شما می تونه تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار بگیره که قابل توجه هستن .
-آیا فرزندتون به تازگی بی ادب شده و یا نوسانات اخلاقی و رفتاری پیدا کرده ؟ سعی کنین متوجه بشین که چه چیزی در بیرون از خونه و یا درون خونه باعث آزار اون می شه و باعث می شه اخلاق و رفتارش عوض شه ، یا باعث می شه که بی ادبانه رفتار کنه . برای مثال : ” آیا دوست صمیمیش ، دوستی خودش رو با فرزندتون قطع کرده ؟ ” این شرایط رو در نظر بگیرید و نوجوانتون رو درک کنید که اون الان در یک شرایط پر استرس قرار داره و شما باید به نوجوانتون کمک کرده و باعث کاهش استرسی که این قطع دوستی داشته است بشید .
-آیا نمراتش کم شده ؟ چند روزی رو صرف تماشا کردن و پی بردن به عادات و علایق فرزندتون بکنین . نوجوونا به خواب بیشتری نیاز دارن پس باید این رو در نظر بگیرین ، شاید بهتر باشه زمان بیشتری رو برای استراحت و خوابشون در نظر بگیرین طوری که اون ها بتونن تو کار ها و درس هاشون بهتر تمرکز کنن .
-قبل از این که تصمیم بگیرید که نوجوانتون رو تربیت کنین باید همه ی چیز هایی را که ممکن هست بر روی تربیت کردن فرزندتون تاثیر بذاره رو در نظر بگیرین.
۲-با نوجوونتون همدل باشین .
می دونید همدل بودن چه معنی رو می ده ؟ ینی اینکه شما به چیزایی که بقیه روشون حساس هستن و درباره ی اون فکر می کنن و می دونید و می تونید به راحتی درکشون کنین و شما هم متعاقباً در مورد اونا فکر کنین و باهاشون به نوعی هم حس بشین . وقتی می خوایید نوجوونتون رو تربیت کنید بهتره که خودتون رو به جای فرزندتون قرار بدید و ببینید که در اون شرایط چه کاری بهتره که انجام بدید . وقتی می خوایین یک گزینه رو برای تربیت اونا انتخاب کنید و به نظر شما بهترین مسیر ممکن هست بهتره که در این شرایط احساسات نوجوون خودتون رو هم در نظر بگیرین .
-وقتی که نوجوون شما عصبانی شده چون که شما اجازه نمیدید که با دوستاش به یه شهر و مکان دیگه مسافرت بره ( به تنهایی ! ) در این مورد خودتون رو تو شرایط فرزندتون قرار بدید ببینید اگه شما تو این شرایط بودید چیکار می کردین ؟ و چه احساسی در اون موقع داشتین ؟ اون ها بیشتر به این فکر می کند که ممکنه کسی اونا رو به خاطر اینکه شما اجازه نمیدین ، مسخره کنن و بهشون طعنه بزنن و از این رفتار دیگران می ترسند . شما نباید در قوانینی که ایجاد کردید عقب نشینی کنید یا تغییرشون بدید اما در این گونه مواقع می توانید با حالت مهربانی به اون ها اجازه بدید و بگید به خاطر رفتار خوبشون هست که با درخواست اون ها موافقت می کنین .
-سعی کنید که بگویید : ” من تصور می کنم که اگه با دوستات به این سفر نری بسیار نا امید می شی . آیا به نظرت ما می تونیم برای این تعطیلات تو جمع خونواده کاری بکنیم که باعث خوش حالی تو بشه و جای مسافرت رفتن با دوستات رو بگیره ؟ “
-می تونید با کسه دیگه ای مشاوره کنید ( از کس دیگه ای مشاوره بگیرید ) . سرو کله زدن با یه نوجوون به نظر کار خیلی سختی میاد . شما ممکنه که کمی استرس بگیرین ، اما باز تلاش کنید ، و این استرس را در هم بشکنین . نترسین از اینکه از کسی بخوایین که شما رو راهنمایی کنه و در این امر تربیت کردن به شما کمک کنه . ممکنه که تو خونوادتون کسی رو داشته باشین که اطلاعات زیادی در این باره داشته باشه و بتونه به شما درباره ی مشکلی که دارین کمک کنه و راه حل های خوبی رو هم به شما بده که کارتون رو راه بندازه .
-سعی کنید با پدر و مادر های دیگه هم حرف بزنید و نظر اونا رو هم بپرسین . این از این نظر مفیده که بدونین ، دوستای فرزندتون اجازه دارن چی کار بکنن و مرزهای خونواده های اونا چجوریه . و به خاطر همین هم می تونین از خونواده های اونا در باره ی پول توجیبی و اجازه ی رفت و آمد و . . . بپرسید . این یک نوع سیاسته که می تونید با استفاده از این روش ، مرز های لازم و خوب برای فرزندتون رو شکل بدید .
-دکتر فرزند شما هم می تونه که یک فرد مناسبی برای مشاور گرفتن از اون باشه . این فرد می تونه از این لحاظ به شما کمک کنه که بگه دختر یا پسرتون امکان داره چه مشکل جسمی و روحی داشته باشه . همچنین می تونید از اونا درباره ی فردی پرسید که می شه در باره ی رفتارای فرزندتون از اونا پرس و جو کنین .