خود کم بینی

آدمی در مقایسه خود با دیگران ممکن است پاره ای از صفات و امتیازات ذاتی و اکتسابی خود را کمتر از آنچه که آنان دارند، احساس کند. این احساس در حدّ طبیعی خود نه تنها مضرّ نیست، بلکه مفید است؛ زیرا محرک میل بزرگ شدن و کمال طبیعی است و به منزله نیرویی است که آدمی را به حرکت در می آورد و به سوی کمال رهبری می کند به این معنی که آدمی در مقایسه خود با شخص برتر از خود امکان دارد به نقائص و کمبودهای خود پی برده و در صدد رفع نقائص و تکمیل معلومات و مهارت خویش برآید. این احساس ممکن است صورت مزمن به خود گیرد و در وجود آدمی بصورت بیماری روانی «عقده حقارت» در آید.
مثلًا یک فرد فقیر وقتی خود را با شرایط یک فرد ثروتمند مقایسه می کند و موقعیت ظاهری او را برتر از خود می بیند در اینجا ممکن است دچار خود کم بینی شود و یا دختری که خود را با پسران و امتیازات اجتماعی آنها مقایسه می کند گاهی دچار خود کم بینی می شود و سعی می کند به نوعی ضعف خود را با مرد گونه شدن برطرف نماید یعنی پوشیدن لباس های مردانه حرکات مردانه، اشغال موقعیت های شغلی مردان و.. ..
عوامل خود کم بینی
احساس حقارت و خودکم بینی مانند هر پدیده دیگر معلول اسباب و علل خاصّی است که باید مورد بحث قرار گیرد، چرا که بدون شناخت علل و ریشه ها نمی توان به درمان آن پرداخت. از این رو به مهمترین علل و عوامل خودکم بینی اشاره می کنیم.
الف- عیوب جسمی
افرادی که دارای نقص عضو هستند مثل افراد ناقص الخلقه و یا کسانی که در اثر بیماری، دچار عارضه جسمی شده اند، همواره در اثر این نقص هااحساس خود کم بینی می کنند. آنها از دو جهت رنج می برند. اول از نقص و محرومیتی که در خود احساس می نمایند. دوم از توهین و تمسخر دیگران مثلًا کسی که لال است می بیند دیگران با هم سخن می گویند و از محاوره با یکدیگر لذّت می برند؛ ولی او به سبب عیبی که در زبانش دارد از سخن گفتن عاجز است این احساس عجز، روان او را می فشارد و خود را کوچک می بیند. رنج دیگر او از این جهت است که افراد سالم او را تحقیر می کنند و به باد مسخره می گیرند و یا با نگاه آزار دهنده خودشان، موجب عذاب روحی او می شوند.
تجزیه و تحلیل روانی که از یک استاد دانشگاه به عمل آمد نشان داد که عقده حقارتی را که وی از آن رنج می برد از دوران تحصیلی او در دبستان به وجود آمده بوده است؛ بدین معنی که وی بلند قدترین، شاگردان بوده و هنگام بازی یا استراحت قبل از همه چهره او به چشم اولیاء مدرسه می رسید از این رو، هر وقت اتفاقی در مدرسه می افتاد برای تنبیه سایرین بلافاصله او را از صف بیرون کشیده و وسیله عبرت قرار می دادند و از همان کودکی تمام بدبختی خود را از قدبلندی خود می دانست.
ب- ضعف های تربیتی خانواده
قسمتی از زمینه های خودکم بینی مربوط به ضعف های تربیتی خانواده و عدم ارتباط صحیح والدین با فرزندان، می شود همچون مراقبت های افراطی، تبعیض و بی عدالتی و یا تحقیر و بی توجّهی و خشونت های نابجا و سخت گیری های زائد پدران و مادران، و کسی که در محیط ترس و، وحشت و نگرانی رشد کرده و همواره مورد نفرت و انزجار اطرافیان خود بوده و هرگز طعم محبّت و احترام را نچشیده قهراً ضعیف النفس بار می آید و همواره خویشتن را پست و نالایق می بیند.
ج- نام نامناسب
یکی دیگر از علل احساس حقارت که از دوران کودکی شروع می شود و سبب عقده حقارت می گردد نام و لقب نازیبااست. نامی که پدر و مادر برای کودک انتخاب می کند تاهنگام مرگ شریک زندگی اوست پس اگر این نام مورد علاقه صاحب نام نباشد پیوسته او را رنج می دهد مثلًا نام دختری را «سلطنت» نهاده بودند او وقتی به سن تکلیف رسید از این نام رنج می برد و نام خود را عوض کرد. مدتها در مدرسه و دبیرستان به نام جدید خوانده می شد روزی مادربزرگ اش وارد دبیرستان شد و از مدیر دبیرستان اجازه گرفت تا سخنی به نوه اش بگوید؛ همین که چشمش به نوه اش افتاد گفت: سلطنت بیا با تو کار دارم. ناگهان موج خنده کلاس را فرا گرفت و از آن به بعد همکلاسی ها او را سلطنت صدا می زدند و این عامل خود کم بینی او شده بود و جوانی که نامش «بی بر» بود در کلاس او را به گونه ای صدا می زدند که موجب احساس حقارت او شده بود، خصوصاً در دوره جوانی به هنگام مراسم خواستگاری وقتی از نام داماد سؤال شد پدر داماد گفت: نامش بی بر است و اهل مجلس با تعجّب به او نگاه کردند این احساس حقارت بیشتر شد. لذا یکی از حقوق دینی فرزندان در گردن اولیاء خود انتخاب نام مناسب برای آنهاست.
در روایات نسبت به این امر مهم تأکید بسیار شده است. در این زمینه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَی الْوالِدِ انْ یحَّسِنَ اسْمَهُ و یحَّسِنَ ادَبَهُ»؛
از حقوقی که فرزندان بر گردن پدران و مادران دارند این است که نام خوبی را برای آنها انتخاب نمایند.
مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: حق فرزند من چیست؟ فرمود: نامِ زیبا برای او انتخاب کن، در ادبش کوشش نما و به کاری که در شأن اوست بگمارش.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نام افراد و همچنین نام شهرهایی را که مردم از انتساب به آن ناراحت بودند تغییر می داد.
مثلًا شخصی دختری داشت بنام عاصیه (یعنی گناهکار) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نام او را به «جمیله» تغییر داد.
د- ناکامیها
وقایع نامطلوب و خاطرات تلخی که عزّت نفس و شخصیت آدمی را درهم می شکند و به خود خواهی و غرور ذاتی انسان، ضربه می زند یکی دیگر از عوامل خود کم بینی است مانند کسی که در مسابقات علمی یا ورزشی شکست خورده و یا در امتحان مردود شده، و یا در تجارت و کسب، شکست خورده، و یا در ازدواج نتوانسته است به هدف خود برسد.
ه- فقر
یکی از عوامل ایجاد عقده حقارت، محرومیت و فقر است. کسی که از داشتن لباس و غذا و لوازم تحصیلی لازم محروم است ممکن است کم کم دچار خود کم بینی شود. و یا کودکی که می بیند والدین او از عهده مخارج روزمره زندگی عاجزند و از طرفی همسایه ها و خویشاوندان او در وضع مناسبی به سر می برند، در چنین شرایطی در باطن خود احساس عقب ماندگی می کند و این احساس موجب عقده حقارت می شود.
و- چشم دوختن به دارائی های دیگران
چشم دوختن به امکانات و دارایی های دیگران یکی دیگر از زمینه های خود کم بینی است. بسیارند افراد تنگ نظری که همیشه مراقب این و آن هستند که اینها چه دارند و آنها چه دارند و مرتّباً وضع مادی خویش را با دیگران مقایسه می کنند و از کمبودهای مادی در این مقایسه، رنج می برند. هر چند آنها این امکانات را به بهای از دست دادن ارزش های انسانی و استقلال و شخصیت خود به دست آورده باشند. این طرز تفکر نشانه عدم رشد کافی وضعف نفس و کم همتّی است؛ زیرا کسی که در خود احساس شخصیت می کند به جای چنین مقایسه ای نیروی فکر و جسمانی خود را در راه رشد خود به کار می گیرد و اصلًا زندگی مادّی را هدف نمی داند و تا آنجا که به معنویت و استقلال و آزادگی اش ضربه نزند دنبال آن می رود، نه حریصانه و نه بی رغبت. و قرآن ضمن اینکه همه پیروان خود را به کارو تلاش فرا می خواند، از کسانی که چشم به امکانات دیگران می دوزند نهی می کند و می فرماید:
«وَ لا تَمُدَّنَّ عَینَیک إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً»؛
چشمت را خیره مساز به ثروت دیگران.
در ذیل این آیه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند:
«مَنْ رَمی بِنَظَرِهِ الی ما فی یدِ غَیره کثُرَ هَمُّهُ و لمْ یشْف غَیظَهُ»؛
کسی که چشم به مال دیگران بدوزد همیشه محزون خواهد بود و خشم و ناراحتی اش از بین نخواهد رفت.
ز- جرم و گناه
یکی دیگر از عوامل خود کم بینی ارتکاب جرم و گناه است. کسی که مرتکب معصیت هایی شده همواره در فشار روحی وجدان است و خویشتن را انسانی پلید و آلوده می بیند. شرمساری و حقارتی که بر اثر گناه دامنگیر گناهکار می شود او را پست و زبون می سازد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این باره فرمود:
کسی که می خواهد عزیزترین مردم باشد باید از گناه اجتناب نماید و به تقوی و پرهیزکاری رو آورد.
ح- عجز و ناتوانی
برخی افراد به خاطر ناتوانی از انجام کاری دچار احساس حقارت می شوند و اگر این افراد به مقامی برسند که شایسته آن نیستند برای پنهان نگاه داشتن ضعف خود و حفظ ریاست به کارهای مختلفی دست می زنند و با چاپلوسی درصدد جلب رضایت دیگران می باشند.
نشانه هاى خودکم بينى
افرادى كه مبتلا به بيمارى خود كم بينى هستند رفتارهاى مختلفى را از خود نشان مىدهند. در اينجا به قسمتى از آنها اشاره مىنماييم:
1- در اثر خودكمبينى كه در خود احساس مىكنند خود را كوچك مىشمارند و براى خود ارزش قائل نيستند. اعتماد به نفس ندارند و در جامعه قادر به انجام كار مهمى نيستند، در نتيجه استعدادهاى درونى آنها شكوفا نمىشود.
2- بيش از حد، شرم و حيا دارند به طورى كه حتى در بيان سخنان خود دچار مشكل مىشوند.
3- بيش از حد متواضع هستند و تواضع آنها توأم با ذلّت است.
4- خود را از ديگران عقب مىبينند و براى رسيدن به آنان در خود احساس ناتوانى مىكنند.
5- از بى مهرى ديگران رنج مىبرند، تشنه محبت و نيازمند تمجيد و تعريف ديگرانند.
6- چنين افرادى معمولًا براى جبران ضعف خود به دنبال حركتى مىگردند تا خود را نشان دهند. بيش از ديگران به نوگرايى و تجدّدطلبى روى مىآورند حتى در انتخاب مكتب و مرام، به راهى كه به نظر بيايد امروزى و جديد است جذب مىشوند. و براى توجيه ضعفهاى خود فلسفه بافى مىكنند مثلًا جوان محصّلى كه بر اثر نداشتن استعداد كافى يا به علت تن پرورى درست تحصيل علم نكرده و بى سواد مانده است در خود احساس حقارت مىكند و خويشتن را در مقابل ساير هم شاگرديها، پست مىبيند و مطمئن است كه اگر در جلسه امتحان شركت كند مردود مىشود و نزد رفقاى خود رسوا خواهد شد. براى پنهان نگاهداشتن حقارت درونى خويش خود را به بيمارى مىزند يا اساساً ترك تحصيل مىكند.
و براى توجيه تنبلى خود مىگويد: درس خواندن چه فايدهاى دارد؟ علم در اين كشور بيهوده است! چه بسيارند مردان تحصيل كردهاى كه در اين كشور بيكار و سرگردانند و براى يك لقمه نان معطّلند.