والدین

خودزنی نوجوانان

دلیل خودزنی نوجوانان چیست؟

استفاده از درد جسمی برای بیان احساسات

افراد برای ایجاد احساس درد فیزیکی (خودزنی نوجوانان) به عنوان مکانیزم مقابله‌ای ناسالم برای تسکین احساس گناه، درد روحی، شرم، اضطراب و بی‌ارزشی، از اشیاء تیز برای تراشیدن پوست خود (معمولاً در پاها، بازوها و معده) استفاده می‌کنند. این درد جسمی باعث ایجاد احساس آرامش و تسکین می‌شود و برای برخی حتی سرخوشی لحظه‌ای را در پی دارد. این احساس رضایت و احساس آرامش فوری به سرعت با احساس گناه و شرم جایگزین می‌شود و چرخه معیوب اشتیاق به خودزنی را بار دیگر تداوم می‌بخشد. از یک نظر، آسیب به خود مانند اعتیاد است.

این رفتار می‌تواند تاحدی توسط موادمخدر و الکل، که مکانیسم‌های مقابله‌ای ناسالم برای بی‌حس کردن درد نیز هستند، تأمین شود. در نتیجه اختلال مصرف مواد می‌تواند همزمان با رفتار خودزنی همراه باشد.

علائم و نشانه‌های خودزنی در نوجوانان

تشخیص اینکه شخصی به خود آسیب می‌رساند، دشوار است. زیرا خودزنی اغلب در خلوت انجام می‌شود و از خجالت و ترس پنهان می‌ماند. بریدگی‌ها و خراش‌های تازه، علائم گزش و سوختگی می‌توانند هشدار دهنده خودزنی در صورت بروز مکرر این رفتار باشند. علائم جسمی دیگر ممکن است شامل زخم و کبودی باشد. علائم نه چندان واضح دیگر، می‌تواند شامل آثاری در رفتار نوجوان باشد که طبیعی به نظر نمی‌رسد. مانند نوجوانی که حتی در هوای گرم لباس آستین بلند یا شلوار بلند می‌پوشد. این رفتارها ممکن است تلاش برای پنهان کردن آسیب باشد. افرادی که به خود آسیب می‌رسانند ممکن است علائم افسردگی یا غیرقابل پیش‌بینی بودن عاطفی، مانند اظهارنظر درباره احساسات ناامیدی یا بی‌ارزشی از خود نشان دهند.

آمار خودزنی نوجوانان

دختران نوجوان بیشتر از پسران خودزنی می‌کنند. تقریباً ۲۰٪ نوجوانان آمریکایی گفتند که بدون قصد خودکشی، به خود آسیب زده‌اند. از هر ۴ دختر نوجوان، ۱ نفر و از هر ۱۰ پسر نوجوان، ۱ پسر در ایالات متحده عمداً و بدون قصد خودکشی به خود آسیب رسانده‌اند. از ۶۰۰۰۰ نوجوان بین ۱۴ تا ۱۸ سال سوال شد که آیا آنها در هیچ زمانی از سال قبل عمداً خودزنی داشته‌اند. به طور کلی ۱۷٫۶ درصد از نمونه‌ها نشان دادند که تقریباً ۲۴ درصد از دختران و ۱۱ درصد از پسران چنین رفتاری را بدون نیت خودکشی از خود نشان داده‌اند.

ارتباط بین خودکشی و خودزنی نوجوانان

به عنوان والدین، ​​تماشای کودک حین رفتارهای صدمه به خود می‌تواند یکی از تجربه‌های آزاردهنده و ناامیدکننده باشد. بیشتر والدین نمی‌فهمند که چرا فرزندشان به این رفتار کشیده شده است. والدین نگرانند که فرزندشان به شدت از صدمات جسمی آسیب ببیند یا حتی بدتر از آن، جان خود را بگیرد.

اگرچه رفتارهای خودآزاری منجر به عوارضی مانند آسیب عصبی و عفونت زخم می‌شود، اما همیشه با ایده خودکشی همزمان نیست. با این حال، تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که رفتارهای خودآزاری دارند، در آینده بیشتر در معرض افکار خودکشی و اقدام به خودکشی هستند.

به دلیل افزایش خطر اقدام به خودکشی در بین نوجوانان، افراد باید بلافاصله برای جلوگیری از افکار خودکشی به دنبال درمان حرفه‌ای باشند. متأسفانه بیشتر افرادی که رفتارهای خودآزاری نشان می‌دهند، نوجوانان هستند و دسترسی به این گروه‌های سنی برای مراقبت بسیار دشوار است. (۵۰٪ به هیچ‌وجه کمک نمی‌گیرند و فقط ۲۰٪ از آنها درخواست درمان پزشکی می‌کنند)

چگونه می‌توانید به عنوان والدین، به نوجوان خود که دست به خودزنی می‌زند، کمک کنید؟

خونسردی خود را حفظ کنید. با پسر یا دخترتان در ارتباط باشید و هرگونه پشتیبانی که می‌توانید، ارائه دهید. قضاوت و سرزنش نکردن مهم است. زیرا می‌تواند منجر به احساسات مضر ناخواسته‌ای شود که آنها را به ادامه رفتارهای خودزنی تحریک کند.

در مورد علت این رفتارها و روش‌های درمانش مطالعه کنید و خود و نوجوان خود را تحت درمان قرار دهید. در مورد عوامل اصلی و راهکارهای درمانی بحث کنید. رفتارهای خودآزاری ممکن است به عزت‌نفس پایین، اختلال شخصیت مرزی، اختلالات خوردن، آسیب‌دیدگی روانی در گذشته، دلبستگی ناایمن با والدین یا ​​بی‌توجهی عاطفی مربوط باشد.

یافتن یک درمانگر مناسب می‌تواند مشابه فرایند آزمایش و خطا باشد. یعنی قبل از اینکه «فرد مناسب» را پیدا کنید، ممکن است نیاز باشد چند درمانگر مختلف را امتحان کنید. داشتن یک پشتیبان درمانی قوی، بالاترین پیش‌بینی کننده میزان موفقیت در سلامت روان و اختلالات این چنین است.

به یاد داشته باشید، این مشکل تقصیر شما نیست. والدین تمایل دارند خود را در هر کاری که باعث آسیب فرزندشان می‌شود، مقصر بدانند. افرادی که دارای شخصیت مرزی هستند، بیشتر به خود آسیب می‌رسانند و گاهی والدین را مقصر آنچه تجربه می‌کنند، می‌دانند. رفتار خودآزاری، چه همراه با اختلال شخصیت مرزی باشد و چه به‌دلیل عوامل محرک دیگر، ناشی از فقط یک عامل نیست. این نوع رفتارها معمولاً دلایل اساسی متعددی در پسر یا دخترتان دارد.

صبور باشید! زیرا درمان رفتار خودزنی در نوجوانان طولانی است و عوامل محرک اصلی باید قبل از بهبودی فرزندتان درمان شوند. هیچ دارو یا معجون جادویی وجود ندارد که بتواند باعث از بین رفتن این رفتار شود و ممکن است درمان هفته‌ها تا ماه‌ها به طول بیانجامد.

هدف نهایی این است که کودک شما مکانیسم‌های مقابله‌ای سالم برای مقابله با محرک‌های داخلی خود و دست کشیدن از رفتارهای خودزنی را پیدا کند. با این حال، هدف اصلی این است که کودک، خود را ایمن نگه دارد و از خطر آسیب نبیند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. سلام ممنون از سایت خوبتون
    من ی سوال دارم اینه که خب این مطلب در مورد عواطف ما نوجوانا هست
    خب من میدونم که به شدت تنهام رابطه اجتماعی خوبی دارم اما یک دوست صمیمی نداشتم
    ۴ سال پیش یک نفر بود که ۱ سال و خورده ای از من کوچیک تر بود و با هم صمیمی بودیم
    خیلی بیشتر از این حرفا، من واقعا دوسش داشتم و دارم
    ما همیشه توی هر بحث و زمینه ای هم دیگرو حمایت میکردیم، و هوای همو داشتیم
    علاقه به خصوصی به هم داشتیم
    کل ۳ ماه یه تابستون با هم بودیم
    من وادارش میکردم که با هم بریم نماز بخونیم و توی مسجد هیچ وقت فکر کنم نمازمون غذا نمیشد
    اما خب من مذهبی نبودم یه بچه مثبت و یه ادم
    اما خب ما خیلی خاطره با هم داشتیم که بیشترش از همون ۵ و ۴ سال پیشه
    اون مواظب من بود که بچه مقب بمونم و منحرف نشم، من هم اونو با ادب کردم، بهش نشون دادم که اقا فحش و هر ناسزایی نه ارزش عصبانی شدن رو داره و نه ارزش گفته شدن، تو برو به یکی فلان فحش رو بده، خب چی شد؟! الان اون طرف به فنا رفت؟! و…
    گ و باز هم میگم من واقعا دوستش داشتم به طوری که من فکر این رو کردم که نکنه همجنس گرا باشیم
    اما در مورد خودم مطمئنم که نه، اینطور نیست، اینو میدونم که مقداری در دوستی، دوستی افراطی دارم
    چون من بر حسب پشتوانه حمایت برادری دوسش دارم انگار که همخون منه ، بهش اعتماد ۹۸ درصدی دارم که شاید اشتباهه، و میدونم کار من اشتباه نیست و اشتباه هم نمیرم چون تازگی ها یه دختری رو دیدم و خوشم اومده ازش و میدونم که یواش یواش دارم به اون دختر خانم حس پیدا میکنم و عاشقش میشم
    اما خب همچنان حس من به اون دوست ۵ سال پیشم رو دارم، حدود ۱ سال بعد از صمیمی شدنمون بخواطر مدرسه از هم جدا شدیم و بعدش هم چون به من دروغ میگفت، بیشتر ازش فاصله گرفتم
    اما خب علائمی رو در اون دیدم

    من خودزنی رو در اون میدیدم
    اون بیشتر اوقات ساکت و اروم بود
    و من حس میکردم که توی این ارومی، دریایی از جنب و جوش و شاید مشکلات وجود داشت
    به نظر من خیلی با استعداد بود و میتونست به یه ادم بزرگ تبدیل بشه
    چون درکش بالا بود و خوب میفهمید و …

    بخواطر همین ویژگی هاش احساس میکردم که اون نیاز داره که به یک نفر تکیه کنه، یک نفر حامی
    و من هم همینطور، توی جامعه به یک دوست واقعی نیاز داشتم به نظرم این عوامل باعث شد که در سطح عاشقی دوسش داشته باشم
    اما واقعا دارم میبینم که از نوع همجنس گرایی نیست
    چون اون حسی که به یه دختر دارم چند جانبه هست

    اما اینجا فقط از نظر عاطفیه
    با گذر زمان ارتباطمون کم شد اما متوجه شدم که همه اینها دوری ها بخواطر اون بود، اون متوجه شده بود که ممکنه به بیراهی برسیم و همجنس گرایی و … واسه همین بیشتر دور شد
    و مورد دیگه ای هم که بود ما میخواستیم اسباب کشی کنیم، واسه اینکه جدایی مون سخت نباشه هم دوری میکرد .اما خب من بیشتر که فکر میکنم میبینم اون مشکلات دیگه ای هم داره و چجوری میخواد تنها باشه
    لازمه که من باهاش باشم

    این فردی که میگم، دقیقاً همسایه ما نیست
    من هم دوستاش رو نمیشناختم و در مورد دوستاش هم تحقیق کردم

    بازم دیدم که وسط جمع یه عده احمق رفته
    کسایی ک ب درس اهمیت نمیدن
    من نمیگم درس همه چیز هست اما خب دوستای ادم اینده ادم رو تعیین میکنند
    چرا رفتی پیش کسایی که هیچی حالیشون نیست و کسی رو انتخاب کردی و بهم میگی مثل برادرته که هیچی نمیفهمی
    من واقعاً اوشون رو گاو حساب میکنم
    عمرا بتونه دوست خوبی برات باشه

    اینم از کارش بعد از جدایی تقریبیمون
    ضمن اینکه هراز گاهی از بقیه بچه ها خبر میشنوم که میگن ساقی عرقه
    در صورتی که خودش بهم گفته که دنبال ورزش و فوتباله

    متوجه میشم که داره ب من دروغ میگه تا من خودمو اذیت نکنم و نرم دنبالش تا اصلاحش کنم
    چون فکر میکنم فقط اون هست که میتونم بهش اعتماد کنم، چون هرچی گفتم بهش جایی درز نکرده
    و خب با حرفاش و کاراش کاری کرد که من زیاد ادم ساده لوحی نشم، من با الگو از اون معدلم رو به ۲۰ رسوندم و اون به جای پیشرفت پس رفت کرد

    حدود ۵ سال گذشته اما هنوز هم دوسش دارم و هرازگاهی بهش پیام میدم و توی واتساپ باهاش دعوا دارم بخواطر همه این ها

    اینو بگم که من ادم موفقی هستم
    اما اون رو نمیدونم

    ما از اون اول همو دوست داشتیم و به هم اینو می‌گفتیم

    و انحراف خاصی هم نداشتیم

    اما نمیدونم واقعا باید چیکار کنم
    هی بیخیالش میشم و ولش میکنم
    ولی هی کاراش و شخصیتش یادم میاد و نمیزاره

    از دستش خسته شدم اما فکر میکنم شاید از رو عمد داره اینکار رو میکنه تا من ازاد تر و با بار کمتری به سمت درس و … پیش برم
    و فکر میکنم داره به نوعی فداکاری میکنه

    نمیدونم چی کار کنم ای کاش حداقل این متن رو بخونه و یه چیزی بگه

    حداقل شفاف سازی کنه

    ممنون میشم راهنماییم کنید و درخواست دارم به زبان خودتون راهنمایی کنید از تجربیات و درک خودتون و از کتاب و نقل قولی نگید
    ممنونم

    1. سلام علی جون. هیج کدوم از پاسخ های نوجوانی کتاب نیست. احساس دوستی شما از روی نیاز جنسی نیست و نیز دوری دوست شما صرفا به خاطر حرف مردم و گرایش جنسی نبوده است. بلکه کاملا شخصی است. دوست شما با تیپ شما حال نمیکنه. چون شما زیاد بچه مثبت هستی و اهل درس و … برای همین ازتون فاصله میگیره. دوست داره عرق بخوره یا دختر بازی کنه و چون شما دعواش میکنید ازتون فاصله میگیره. گل من به جای انکه بخواهی خودت رو اذیت کنی سعی کنی انرژی خودت رو روی زندگی و رشد خودت بزاری و دوستان جدید پیدا کنی و به انها کمک کنی تا انها هم رشد کنند. وقتی خدا بهت این توانایی رو داده که اینقدر پیشرفت کنی این اشتباه شماست که فقط وجودت رو پاسوز برای یک نفر کنی. برای مشاوره بیشتر تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا