چرا دوست خوب و صمیمی ندارم؟

حتی اگر فردی غیر اجتماعی باشید، نداشتن دوست خوب و صمیمی برایتان آزار دهنده خواهد بود. شاید اصلیترین علت احساس تنهایی نداشتن مهارت ارتباط یا توقع بالا و نادرست از دوستیهاست. همه نیاز به داشتن دوستی دارند که در مواقع مهم زندگی کنارشان باشد. داشتن کسی که بتوانید درباره تمام جنبههای زندگی با او صحبت کنید، به سلامت روان شما کمک خواهد کرد. برای آن که با کسی دوست شوید ابتدا باید خود را بهتر شناخته و در صدد یافتن فرصتهایی برای ملاقات با افرادی که یک وجه اشتراک با شما دارند باشید. در کنار این مسئله اصلاح رفتارهای اشتباهتان به شما کمک بیشتری خواهد کرد. در ادامه مطلب درباره علل نداشتن دوست خوب و راههایی برای حل این مشکل پرداختهایم پس همراه ما باشید.
دوست خوب کیست؟
مفهوم دوست خوب یا دوست نزدیک در هر کشور و هر فرهنگی متفاوت است. دوستی در کشور ما یک مسئله مهم و پر رنگ به شمار میآید که هم فوائد و هم حاشیههای زیادی داشته است. اما به طور کلی دوست صمیمی یا دوست نزدیک، کسی است که ما میتوانیم درباره هر چیزی با او صحبت کنیم، همیشه در دسترس است و کنار او هیچ ترسی از قضاوت شدن نداریم. دوست صمیمی آینه ماست و اشتباهات و ضعفهای ما را به ما میگوید و برای بهتر شدن ما تلاش میکند. نکته مهم، رابطه متقابل دوستی و یک طرفه نبودن این احساس ضروری است.
چرا نمی توانیم یک دوست خوب و نزدیک داشته باشیم؟
دلایل نداشتن دوست خوب، جدایی و دوری از دیگران بسیار گسترده است و تمام ابعاد زندگی ما را دخیل میکند. اما مهمترین دلیل نداشتن دوست صمیمی تجربیات دوران کودکی یا سبکهای تربیتی خانواده است که در ادامه بیشتر درباره آن و دیگر علل صحبت خواهیم کرد.
روابط خانوادگی
مهمترین علت ناتوانی در دوستیابی تربیت خانوادگی است. برخی خانوادهها روابط محدود و بسته را به فرزندان آموزش دادهاند یا آنها را محتاط، محافظه کار، بیاعتماد به دیگران و غیر اجتماعی بار آوردهاند. در اینگونه مواقع روانشناس و مشاور خانواده میتواند با تحلیل الگوهای رفتاری و سیستم خانواده، علت را برطرف و به فرد کمک کند که او فراتر از الگوهای خانواده رفتار کند.
خجالتی بودن
یکی از اصلیترین دلایل نداشتن دوست صمیمی و خوب ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران به دلیل خجالتی بودن است. دلایل خجالتی بودن یک بحث مفصل خواهد بود اما به طور کلی این مسئله از اعتماد به نفس پایین، احتیاط و محافظه کاری بیش از حد، عدم باور به خود و … ناشی میشود.
مغرور بودن
گاهی افرادی درست یا اشتباه، به دیگران نگاه از بالا دارند. غرور بیش از حد آنها باعث میشود دیگران را کمتر از خود ببینید و نخواهند با نزدیک شدن به آنها سطح خود را پایین بیاورند. اشتباه بودن این نگاه کاملا مشخص بوده و باعث تنها ماندن میشود.
اعتماد به نفس پایین
احساس حقارت و کمتر بودن از دیگران، دقیقا مثل غرور، شما را از دیگران دور میکند. به دیگران نزدیک نمیشوید چون احساس میکنید زشت، ضعیف، بی هنر و… هستید و دیگران از شما خوششان نمیآید؛ اما این تفکر اشتباه است. هر کس در کنار معایب، مزایایی هم دارد که میتواند به آنها خوشبین بوده و برای شروع دوستی به آنها اتکا کند.
عدم احترام به تفاوت ها
یکی دیگر از مشکلاتی که مانع از ایجاد یک دوستی عمیق میشود؛ نپذیرفتن تفاوتهاست. این مسئله که انسانها باید با کسانی نشست و برخاست کنند که همفکر و هم عقیده آنها باشد درست است، اما گاهی آدمهای ارزشمندی در زندگی ما پیدا میشوند که بخاطر تفاوتها، نمیتوانیم به آنها نزدیک بمانیم. باید بپذیریم که تمام انسانها با هم تفاوت دارند و همین تفاوتهاست که باعث کشش و جذب آدمها میشود. تنها کسی که کاملا شبیه شماست، خود شمایید. به تفاوتها احترام بگذارید و آنها را بپذیرید.
توقع بالا
گاهی توقع شما از دوستی بسیار بالاست. مثلا این تفکر که دوست خوب کسی است که هر کار از او میخواهیم انجام دهد و هر وقت میخواهیم باشد و تمام رفتارهای شما را بپذیرد. توقعتان را از دیگران پایین بیاورید و با دیگران به گونهای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود.
غیبت کردن
سخن چینی و غیبت کردن به یک دوست در مورد یک فرد یا دوست دیگر باعث میشود که دوست صمیمی شما احساس کند که ممکن است این رفتار در مورد خود او نیز انجام شود. به طور کلی غیبت کردن رفتار نامناسبی است و باید آن را کنار بگذارید. این موضوع نه تنها در مورد دوستی بلکه در تمام مراحل زندگی اهمیت دارد چراکه اعتماد از بین میرود و دوستانتان نمیتوانند هر آنچه که میخواهند با شما در میان بگذارند. در نتیجه به مرور صمیمیت از بین خواهد رفت.
برای داشتن دوست خوب چیکار کنیم؟
هیچکس نیست که در زندگی تجربه داشتن دوست را نداشته باشد یا نخواهد تجربه کند. اما این مسئله در ابتدا نیازمند اصلاح الگوهای رفتاری و شناختی اشتباه است. در ادامه به برخی از ویژگیهایی که در خود باید ایجاد کنید، اشاره کردهام.
دوست داشتن خود
اگر خودتان را دوست نداشته باشید دیگران نیز شما را دوست نخواهند داشت و اینگونه نداشتن دوست خوب را تجربه خواهید کرد. باید خودتان را تحلیل کنید، تمام ویژگیهای مثبت و منفی خود را بدانید و سعی در اصلاح معایب کنید. صداقت، عامل بسیار مهمی برای پذیرش خود است. با خودتان رو راست باشید و اشتباهاتتان را بپذیرید. به نقاط قوت خود اعتماد کنید و آنها را گسترش دهید.
سازگاری را یاد بگیرید
یکی از مهمترین ویژگیهای فرد سالم، سازگاری و توانایی کنار آمدن با موقعیتهای سخت و عجیب است. اگر این توانایی را نداشته باشید، ممکن است با بروز کوچکترین مشکل در روابط، به پایان رابطه برسید و دوستی خود را از دست بدهید. میتوانید با کمک روانشناس و مشاور، توانایی و مهارت سازگاری خود را پرورش دهید و بدانید در مواقع بحرانی باید چگونه رفتار کنید.
چند بعدی باشیم
حضور در جمعهای مختلف باعث آشنایی با فضاها و تفکرات مختلف میشود. شاید در جمعی، با کسی برخورد کنید که بسیار به نظر شما دوست داشتنی باشد. سعی کنید علایق خود را پیدا کنید و آنها را گسترش دهید. حضور در مجامع ادبی، موسیقی، تئاتر، عکاسی، فلسفه و هر جمعی که به محوریت آن علاقه دارید باعث میشود جنبههای دیگر خود را بهتر بشناسید.
لبخند بزنید
لبخند زدن به دیگران هنگام صحبت و آشنایی، علاوه بر اینکه اعتماد به نفس شما را بالا میبرد، باعث میشود دیگران حس بهتری به شما داشته باشند. سعی کنید هرگز در ارتباطات اولیه بیاحترامی نکنید، الفاظ رکیک استفاده نکنید، تفاوتها را مسخره نکنید و اعتماد طرف مقابل را جلب کنید.
وقت خود را پر کنید
سعی کنید زمان خود را پر کنید. فعالیتهای مختلف انجام دهید و به سمت علایق خود بروید. وقتی احساس مفید بودن کنید و مشغله داشته باشید، نیاز شدید و بیمارگون به داشتن دوست کمتر میشود؛ در نتیجه در آشناییها و روابط خود، کمتر اشتباه رفتار میکنید. سعی کنید بیش از حد، مخصوصا در روزهای اول، با فرد مقابل ارتباط برقرار نکنید تا اعتماد او خدشه دار نشود و حس نکند شما قرار بر مزاحمت دارید.
سخن آخر
به طور کلی، بسیاری از مشکلات ما در نداشتن دوست صمیمی و خوب به خودمان بر میگردد. خیلی از ما تکلیفمان با خودمان روشن نیست و نمیدانیم چه میخواهیم. خود شناسی و خودکاوی، به شما کمک میکند که خودتان، علایقتان، طرز فکرتان و توقعتان از یک دوست را کشف کنید و اگر هم روابط محدودی دارید، با انسانهای درست زندگی خود آشنا شوید و دوستیهای صمیمیتر و عمیقتری را تجربه کنید.
احساس تنهایی و نداشتن یک همراه شاید برایتان ناراحت کننده باشد، برای درک تنهایی خود کمی وقت بگذارید و ببینید این تنهایی از کجا سر چشمه میگیرد. شما میتوانید به یک مشاور مراجعه کرده و از او برای خود شناسی، یافتن علل تنهایی و ارتقای مهارتهای ارتباطی خود کمک بگیرید.
سوالات متداول
با آن که سعی میکنم بسیار مراقب رفتارها و صحبتهایم باشم و در دوستیهای خود چیزی کم نگذارم با این حال از نداشتن دوست خوب و صمیمی رنج میبرم چکار کنم؟
ممکن است شما در انتخاب دوستان خود اشتباه میکنید و کسانی را برای دوستی در نظر میگیرید که با خلقیات و روحیات شما در تضاد هستند. همچنین گاهی افراد رفتارهایی را انجام میدهند که خود نیز از آن آگاه نیستند و احساس میکنند رفتار مناسبی را انجام میدهند. در این شرایط و در صورتی که واقعا از این موضوع عاجز شدهاید و احساس تنهایی به سراغ شما آمده است بهتر است موضوع را با یک روانشناس و متخصص در میان بگذارید تا زودتر بتوانید به مسیر عادی زندگی بازگردید.
کاملا حرفهای شما منطقی هست
عالی
بیخیال …! حوصله دوست جدید ندارم
تا الان فهمیدم که هیچ دوست و رفیقی تا تهش نمیمونه
تهش فقط خودتی و خودت
مقصر خودت هستی که همه شما رو رها میکنند. چون بلد نیستی دوست خوب پیدا کنی
سلام خسته نباشین
من دوستان زیادی دارم
خیلی از دوستان همیشه کلی کلیپ دوستی واسم میفرستن
استیکر قلب و بوس واسم میفرستن
یکی از دوستام ک خیلی خوبه خیلی واسم کلیپ درمورد دوست میفرسته همیشه میگه خییییلی دوست دارم و بهترینی و اینجور چیزا
اما من واقعا از استیکر بوس بدم میاد کلا دوس ندارم واسه کسی بوس بفرستم یا اصلا تا حالا واسش کلیپ دوستی نفرستادم
نمیدونم چرا ولی همش حس میکنم ک اینطور فقط خودمو کوچیک میکنم و اصلا چ لزومی داره ب کسی بگم دوست دارم
و واقعا هم دوس ندارم به کسی بگم دوست دارم وتا حالا هم بهش نگفتم
فقط بعضی مو قعا هم وقتی یه کلیپی واسم میفرسته به قلب واسش میفرستم ک خوشحال شه
ولی حس میکنم ک اگه ابراز دوست داشتن و اینا فقط از طرف دوستام باشه کم کم ازم دور میشن
اصلا دوس ندارم ب کسی بگم دوست دارم و تو بهترینی و فلان و بهمان
یعنی غرورم اجازه نمیده
یه بار خواستم بش بگم دوست دارم
ولی انگار حس کردم که باید غرورم رو بکشم تا بتونم بگم
در کل از اینجور چیزا خوشم نمیاد
ولی از ور هم نگرانم ک نکنه اونا حس کنن ک دوس ندارم اونا دوستان باشن و کم کم دور شن
یعنی این هم ممکنه ؟
وقتی واسم یه کلیپی یا چیزی میفرسته فقط. بش میگم ممنون و یه قلب میفرستم
امروز هم واسم یه چیزی فرستاد
منم واسش چنتا قلب فرستادم
بعد بم گفت ممنون. و از این حرفا بعد گفت یعنی اینقد دوسم داری ک واسم کلی قلب فرستادی
بنظرم خوشحال شد
ولی حس کردم خودمو کوچیک کردم
غرورمو شکوندم
یعنی اگه واسه کسی قلب بفرستم
حتی اگه دوستم باشه تا مدت ها بش فکر میکنم ک چرا این کارو کردم
فقط خودمو کوچیک کردم من نباید میفرستادم
میشه بم بگین چ کنم
مثلا اگه منم واسش استیکر با کلیپی چیزی نفرستم امکانش هس ک ناراحت شه
و اینکه من خیلی خودمو ب اطرافیانم وابسته نمیکنم ک در دوریشون نتونم زندگی کنم
حتی دوستام
یعنی مشکل من اینکه دوس ندارم به کسی بگم دوست دارم
همینطور ک گفتم حس میکنم ک غرورمو شکوندم و غرورم همه چیزمه
یعنی همیشه میگم غرورم شیشه عمرمه
سلام سکینه جان. کار شما اشتباه است. همان طور که به مامان میگی دوست دارم. به دوستان هم جنس و رفیق خوب خودت هم باید بگی دوست دارم تا رابطه شما بهتر بشه. قرار نیست غرور شما خورد بشه یا بهت تجاوز بشه. پس فکر خودت رو اصلاح کن گلم
سلام من تا الان به هرکی گفتم رفیق بهم نارو زده و رفت پیه کارای خودش بابام ساعت ۶صبح میره و ۱۲ شب میاد و نیتونم باهاش دوست باشم با داداشمم زیاد راحت نیستم هروقت که میرم بیرون بازی کنم تها بودم بین بچه ها رو حس میکنم اگه میشه کمکم کنید
سلام مهران جان. قرار نیست هر رابطه ای پایدار باشه یا با هر پسری ابتون توی یه جوب بره. باید تلاش بیشتری کنی و دوستان جدید پیدا کنی. شک نکن میتونی یه دوستی پیدا کنی که واقعا رفیق شما باشه و بهت نارو نزنه. نمیگم راحته ولی میگم شدنی است. هرگز ناامید نشو